داستان عقاب (کلیک نکنی ضرر کردی )

داستان عقاب

سلام سلام سلام …

امروز براتون یک مطلب فوق العاده جالب اوردم  اگر برای خوندنش یه کم وقت بذارید مطمئنم ازش خوشتون میاد امااگر برای مطالعه این مقاله کلیک نکنی ضــــــــــــــــــــــــــرر کردی……

خب قراره امروز شما را تبدیل به یک پرنده کنم شما خودتون را جای پرنده قصه ی ما میذارید و من براتون قصه را تعریف می کنم بعد شما خودتون متناسب با شخصیتی که در ذهنتون ساختید ببینید که ………….

یکی بود یکی نبود .در بین کوهستانهای مرتفع عقابی زندگی می کرد . این عقاب با همه ی عقابهای دیگه  که شما دیدید یا وصفشون را شنیدید فرق داشت بر خلاف سایر عقابها که در ارتفاعات و در قله های مرتفع زندگی میکردند اون در نقاط کم ارتفاع کوهستان زندگی میکرد اون قوی و قدرتمند نبود و به جای اینکه به دنبال شکار بره منتظر مینشست تا شکاری از ان حوالی عبور کند و خلاصه زندگی جالبی نداشت یک روز تصمیم گرفت بفهمه چرا باید با بقیه فرق داشته باشه و چرا باید بقیه از او بهتر باشند و به قولی جواب همه  سوالات (چرا من باید ……؟)را بگیره .

او شنیده بود که حکیمی فرزانه در آن سوی کوه زندگی میکنه که  قادره با حیوانات صحبت کنه و به دلیل اینکه عقاب تصمیم  خود را گرفته بود تا هر طور که هست بفهمه چرا باید تا به این اندازه نگون بخت باشه تصمیم گرفت حتی با به خطر انداختن جانش هر طور که هست پاسخ سوا لات خود را دریابد اما او سالها بود که نمی تونست مسافت طولانی را پرواز کنه و فقط میتونست یه کمی  در ارتفاعات کم پرواز کنه این بزرگترین مشکل پیش روی او برای دستیابی به پاسخ سوالاتش بود اما از اونجا که او تصمیمش را گرفته بود تن به این سفر داد ….

او در فواصل کم بین دو صخره در پرواز میکرد و در در قسمت های مرتفع تر مجبور بود آهسته و قدم زنان حرکت کنه با هر گام که بر میداشت بیش از پیش احساس بد بختی و فلاکت می کرد او حدود 10 روز در راه بود و سپس بعد از مدتها رنج و سختی به نزدیکی غاری که پیرمرد فرزانه در آن زندگی می کرد رسید اما غار مرتفع تر از آن بود که او بتونه  از آن بالا برود و یا به سوی آن پرواز کنه او ضعیف تر از آنی بود که بتواند حتی پاسخ چرا من ضعیفم را بگیرد اینجا بود که احساس کرد دیگه حتی تلاش برای زنده بودن  هم بیهوده و اضافی است .

مشاهده مقاله  ترجمه مقاله عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان ها

در حال فکر کردن به این موضوعات بود که ناگهان صدایی در کوهستان پیچید آری این صدای پیر مرد فرزانه بود که می گفت:

«…در گذر زندگی ، وقتی میبینی دوستانت در اوج آسمان ها پرواز می کنند و تو در ارتفاعات پایین پر میزنی ، اندوهگین میشوی اما تو در اشتباهی تو هیچ گاه از یاد نبردی شکست هایت را ،تو هیچ گاه برای موفقیت تلاش نکردی و به جای اینکه بیاد آوری نخستین روز پرواز را و اینکه پرواز را با آن ها و از یک جا و از یک صخره آغاز کردی ، تنها  ضعف هایت را مرور کردی و برای شکست گام برداشتی و حسرت خوردی ، بدان جواب چرا های تو ، خود تو هستی …»

آنگاه عقاب بال گشود و پرواز کرد و پرواز کرد ، اوج گرفت و اوج گرفت ………

داستان عقاب
داستان عقاب

او که تا دیروز نمونه ای کامل از ضعف بود امروز تنها با باور اینکه «ایمان به توانایی خویش نیمی از موفقیت است »اوج گرفت و بر فراز قله هایی پرواز کرد که تا دیروز حتی حق فکر کردن به آن را از خود گرفته بود .

و تو ای دوست مهربانم به یاد داشته باش که :

عقاب هنگام برخاستن پر میریزد ولی در اوج از بال زدن هم بی نیاز است .

 

اما حرف آخر:

از همه زندگی حوادثی سهم ماست این ما هستیم که به اون ها برچسب موفقیت و شکست میزنیم شکست ها خود آسانسوری هستند برای پله های کوچکی که پیمودن آنها برای رسیدن به موفقیت الزامی اند پس ما از شکست های خود درس میگیریم و با ناامیدی از تلاش دست نمیکشیم چرا که ناامیدی مقدمه ای برای شکست های بزرگتر است ……

این بود داستان عقاب

امیدوارم از این مقاله خوشتون اومده باشه .حتما حتما نظراتون را بذارید

همیشه در اوج باشید

زهراسلمانی

مقاله: داستان عقاب

یک جلسه مشاوره رایگان با دانشجویان پزشکی

ما توی مکتبستان یک تیم بزرگ از دانشجویان پزشکی داریم که میتونیم تا کنکور بهتون برنامه و مشاوره تلفنی بدیم.

برای آشنایی با خدمات ما یک جلسه میتونیم مشاوره رایگان داشته باشیم.

درخواست مشاوره رایگان

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره تلفنی رایگان، کافیست فرم زیر را پر کنید 

18 نظر درباره “داستان عقاب (کلیک نکنی ضرر کردی )

  1. الهه می گوید:

    سلام،واقعا باید درس بگیریم از شکست هامون
    ممنون که وقت میذارید و ما کنکوری ها رو راهنمایی میکنید،انشاا… سال دیگه همین موقع من هم یک دانشجو ام که در رشته مورد علاقم تحصیل میکنم و برای کنکوری های94مطلب میذارم،بازم تشکر

    • زهرا سلمانی می گوید:

      الهه جان سلام
      از اینکه این مطلب رو خوندی و ازش خوشت اومده واقعا خوشحالم
      انشاا… در همه ی عرصه های زندگی موفق باشی و از مطالبت در سال آینده بهره مند بشیم …

  2. setareh می گوید:

    سلام واقعا من خیلی ناامید بودم از روزی که با سایت شما آشنا شدم دارم تلاش میکنم سخت درس بخونم ایشالا هرچی میخواین خدا بهتون بده من خیلی ناامیدبودم چون خانوادم همیشه بهم میگن تو قبول نمیشی با بقیه مقایسه میشدم واسه همین باور داشتم که نمیشم ولی الان با کمک شما به خودم گفتم من میتونم و باید قبول بشم واقعا ممنونم

    • سلمانی می گوید:

      ستاره جان سلام
      خوشحالم که تصمیم درستی گرفتی و روحیه خود را به دست آوردی مطمئن باش اگر از همین حالا به خوبی تلاش کنی حتما به رشته ی دلخواه خود دست خواهی یافت و بدان بــــــــــــــــــــــــزرگــــــــــترین اشتباه و بزرگترین پرتگاه برای شکست ،نا امیدی و مقایسه خود با دیگران است به خدا توکل کن و تلاش کن تا به بهترین نتیجه برسی

  3. امبر می گوید:

    واقعا عالی بود.واقعا که همینه.من خودم که الان یه پشت کنکوریم.واسه کنکور92 من و دوستم حتی یه کلمه هم واسه کنکور نخونده بودیم.ولی 1ماه مونده به کنکور تصمیم گرفتیم که هرطور شده خودمونو برسونیم.واسه همین فقط وقت داشتیم که کنکورای سال های قبل رو کار کنیم.من و دوستم،هر دومون در یه سطح بودیم.وقتی سوالا رو حل میکردیم،آخر سر بخاطر تعداد غلطامون و ندانسته هامون،خیلی ناراحت میشدیم و حسرت میخوردیم.ولی من سوالای غلطمو تحلیل میکردم وسعی می‌کردم تو آزمون بعدی که از خودم میگیرم،اونا رو استفاده کنم.اما دوستم این کارو نمیکرد.آخر کار هم نتیجه این شد که رتبه من شد9000و دوستم شد35000.
    الان هم نشستم دوباره میخوام کنکور بدم.اما درنظر گرفتن تمام جوانب.
    راستی بنظر من آدم مزد هر کاری رو به اندازه ی تلاشش میگیره.من این جمله واقعا ایمان دارم.

    • زهرا سلمانی می گوید:

      با سلام حق با شماست ادما به اندازه ی تلاششون و متناسب با مصلحتشون نتیجه میگیرند امیدوارم امسال به نتیجه دلخواهتون برسید ……….
      موفق باشید
      سلمانی

  4. چکاوک می گوید:

    سلام من امروز باسایتتون اشنا شدم اینقدرمطالبش عالیه دلم میخوادهمه پست ها رو بخونم مرسی خیلی پستتون عالی بود

  5. khjg می گوید:

    vaqan ras mige k khodemun hasim man hamishe moadelam 20 bud ta parsal k shod 18 o khordey vaqan afsorde shode budam kolle tabestuno gerye kardam unqad ziade talab budam hamishe k nmitunestam hatta bavar konamk khodam baese in nomreha shodam az doruz bad shuru kardam b dars khundan va alan k sevomam tamum shode va moadelam 19.70 vaqan adama natijeye karaye KHODESHUN ro mibinan harki vaqeyiat haro qabul kone movafaqe

  6. مینا77 می گوید:

    سلام من دانش اموز سال سومم که متاسفانه امتحان نهایی رو نتونستم خوب بدم و الان دیگه انگیزه ای ندارم درضمن برنامه ای رو که واسه خودم میریزم نمیتونم انجام بدم به نظر شما باید چیکار کنم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره تلفنی رایگان، کافیست فرم زیر را پر کنید 

محصولات مکتبستان
دریافت لینک دانلود