اعتماد به نفس

اعتماد به نفس

چگونه اعتماد به نفس داشته باشیم ؟

این مطلب ربطی به جادوگری نداره و لیکن اگر بخواهید شروع کنید باید اعتماد به نفس داشته باشید و اگر هم نخواهید جادوگر شوید باز هم این مطلب به درد شما می خورد .
خوب ، چگونه می شود اعتماد به نفس پیدا کرد ؟ پرداختن به این امر خود چند تا کتاب می خواد . و لیکن چند راه عملی می توانم برای شما بگم .
برای داشتن اعتماد به نفس یک شرط لازم است و آن نداشتن ترس است که خود این امرباید اعتماد به نفس داشته باشید . پس می توان نتیجه گرفت که این دو با هم رابطه مستقیم دارند . حال ما فرض می کنیم که شما تا حدی نمی ترسید چگونه اعتماد به نفس را زیاد کنیم ؟

 

 

هیچگاه خور دا دست کم نگیرید

هیچگاه خود را کم فرض نکنید . شما می توانید کارهایی انجام دهید که هیچکس قادر به انجام دادن آن نیست . مثلا شما بگویید من هیچگاه نمی توانم یک وزنه 1000 تنی را بردارم . من می گویم شما می توانید . میگویید چطور ؟ من می گویم با علم نه با زور . بله شما راهی پیدا می کنید که مثلا آن وزنه را با جرثقیل بردارید . شما وزنه را برداشته اید پس شما می توانید .
همیشه به خود بگویی من می توانم و همیشه قبل از انجام به کار ابتدا فکر کنید جوانب را بسنجید تا بعدا سرخورده نشوید

اعتماد به نفس

شکست اعتماد به نفس را ضایع می کند .

هربار که شکست می خورید ضربه ای به اعتماد به نفس خود میزنید . قبل از انجام کار کلیه جوانب کار را بسنجید . اگر هم شکست خوردید نا امید نشوید دوباره فکر کنید که چرا اینطور شد ؟ حالا دوباره تلاش کنید و با نیرویی صد برابر ادامه دهید . هیچگاه بعد از شکست خود را ملامت نکنید به جای اه و ناله کردن و من نمی توانم گفتن به این فکر کنید که چرا اینطور شد ؟ چه کنم که دیگر اینطور نشوم ؟ با انجام این کارها اولا اعتماد به نفستان بیشتر شده و قوی تر میشوید و در ضمن قدرت تجزیه و تحلیل شما بالا میرود و به پیروزی نزدیک تر میشوید .
عالمی می گوید بهایی که برای کسب علم و تجزیه مسائل پرداخت میشود یک هزارم هزینه ای ست که در مقابل شکست پرداخت می کنید .
چگونه نترسیم ؟

مشاهده مقاله  ترجمه مقاله سیستم موقعیت یابی در نظارت ساختمان ها

باید کسب آگاهی کنید .

مهم ترین دلیل برای ترسیدن از یک موضوع نداشتن آگاهی کامل درباره آن موضوع است . برای مثال من از مار می ترسم چون نمی دانم مار چیست ، رفتارهایش چگونه است ، در موقع خطر چه عکس العملی از خود نشان میدهد ؟ اگر در موقع عکس العملش قرار گرفتیم حالا من باید چکار کنم ؟ این عوامل باعث میشود تا هر وقت من مار را دیدم به سرعت از محل فرار کنم و هر خانمی را که ماری به دستش گرفته را دیدم بگویم عجب دل و جراتی دارد .

 

اولین قدم برای رسیدن به هدفتان :

1- از هیچ چیز نترسید چون ترس بزرگترین عامل بازدارنده است و اعتماد به نفس را ضایع می کند .
2- اعتماد به نفس داشته باشید ، هر روز هر دقیقه به خود بگویی که من می توانم .
3- به کاری که می خواهید انجام دهید اعتقاد و اعتماد 100% داشته باشید .
4- عادت کنید که به هیچ چیز عادت نکنید . از کمربندتان شروع کنید .
5- سعی به زیاد حرف زدن نداشته باشید . سعی کنید کم اما کامل و با مفهوم صحبت کنید .
6- به تحولات اطراف خود دقت کنید و سعی کنید همه چیز را به خوبی به ذهن خود بسپارید .
7- خرافات را کنار بگذارید .
8- به کاری که اعتقاد ندارید حتی 1% دست نزنید چون 99% احتمال شکست دارد .
9- از شکست نترسید ، دوباره اقدام کنید .
شاید بگویید گزینه 9 گزینه 8 را نفی می کند ولی اینطور نیست چرا که شما اعتماد 100% دارید که کاری انجام میشود ولی به هر دلیلی نمیشود ، دوباره اقدام کنید .
10- همیشه آرزوی موفقیت دیگران را داشته باشید .
11- فکر و ذهن خود را مشغول جفنگیات نکنید . برای مثال فلانی فلان کار را کرد یا فلانی ، فلان حرف را زد و غیره .

کوشش کنید . ایمان داشته باشید . تجسم ذهنی کنید .
رسیدن به هدف حتمی است .

هدف کنکوری شما چیست؟

یک جلسه مشاوره رایگان با دانشجویان پزشکی

ما توی مکتبستان یک تیم بزرگ از دانشجویان پزشکی داریم که میتونیم تا کنکور بهتون برنامه و مشاوره تلفنی بدیم.

برای آشنایی با خدمات ما یک جلسه میتونیم مشاوره رایگان داشته باشیم.

درخواست مشاوره رایگان

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره تلفنی رایگان، کافیست فرم زیر را پر کنید 

32 نظر درباره “اعتماد به نفس

  1. Nilofar می گوید:

    من چهارم رياضيم و تراز هاي قلم چيم ديگه بالا نمياد همش بين5800تا6100دارم ديوونه ميشم اصلا حالم خوب نيست چه كار كنم؟؟؟:((((

    • مهسا زمانیان می گوید:

      سلام عزیزم
      نباید زیاد به این تراز ها دل خوش کرد
      چون این امتحان ها و آزمون ها اجباری نیستن و سرِ هر آزمون ممکنه چند نفر غیبت داشته باشن و این تو جابجایی تراز تو خیلی موثرِ
      اما کنکور اصلی که خیلی هم مهمِ اصلا کسی براش غیبت نمی کنه
      و اونجاست که تراز اصلیِ شما مشخص میشه

    • امبر می گوید:

      سلام نیلوفر خانم.منم دقیقا مثل شمام.ترازم بین5500 تا 6100نوسان داره.آزمون امروز رو هم 5700شدم.من دلایل این کمبود تراز رو تا حدودی فهمیدم.اولیش اینه که من آزمون خیلی کم تحلیل میکنم.آخه بعدازظهر آزمون سرم خیلی درد میگیره.واسه همین شاید فقط بتونم 2تا درسو تحلیل کنم.دومین دلیلش تست زدن کمه،مخصوصا واسه ادبیات و عربی.من این هفته زیاد ادبیات پایه نخوندم واسه همین3%زدم.ولی درسی مثل دینی رو عالی خوندم و90%زدم.زیست رو هم(راستی رشتم تجربیه) همیشه30%میزد.اونم دلیلش مروز کم تست کم زدنه.
      ببخشید خیلی شد.سرتونو درد آوردم.ولی من به یه جمله ای ایمان کامل دارم،اونم اینه که خدا مزد هر کسی رو به اندازه ی تلاشش میده.

        • امبر می گوید:

          بنده دربست تا هرجا که شما صلاح میدونید مخلص شمام.راستی من فارغ التحصیلم و دارم دوباره کنکور میدم.رتبم تو کنکور92 شد8800.الان که دارم آزمونای کانونو میدم ترازم حدود 5500تا6100میشه.یعنی متوسط.به نظر شما آزمونای قلمچی تاچقدر به کنکور میتونه نزدیک باشه؟ازنظر درجه سختی و سوالاش.

  2. nilofar می گوید:

    مهساي عزيزم اقا امير مرسي اره منم اينقد اعضابم خورد ميشه تحليل نميكنم ولي تست هامم كم نيست هميشه بعده ازمونا همه معلمام تعجب ميكنن كه چرا اينجوري ميشه هيجكي هم علتشو نميدونه چون هميشه تو كلاس خيلي خوبم ولي سره ازمون،…..

    • امبر می گوید:

      سلام نیلوفر خانم.شاید تستایی که میزنید.سطح بالا نیستن.یا درس رو مفهومی و ترکیبی نمیخونین.یا شایدم تستایی رو که میزنید،بعدش تحلیلشون نمیکنید و با کتاب مطابقت نمیدونید.خود من تست که میزنم اگه دیدم غلط زدم،فقط میرم از پاسخنامش جوابو پیدا میکنم.دیگه حالشو ندارم برم تو کتاب بگردم.
      ولی یادمه تو آزمون11بهمن،یعنی 2تا آزمون قبل،من برای زیست پایه رو باید میخوندیم.من نتونستم همشو بخونم ولی ولی تونستم 5فصل اول رو با 300الی400تست از هرکدوم بخونم.حتی غلطامو کامل تحلیل کردم و با کتاب هم مطابقت میدادم.توی آزمون تمام سوالات این5فصلو بزنم بدون غلط.بعد خواستم برای آزمونای بعد هم این کارو بکنم ولی نتونستم.
      حالا شاید مشکل شما اصلا چیز دیگه ای باشه.نه؟

      • nilofar می گوید:

        سلام اقا امير مشكل من اينه كه نميدونم مشكلم چيه واقعا نميدونم
        حالا با اينكه چنبار نا اميد شدم بازم دارم ميخونم و سعيم رو ميكنم راستي شما واسه اين همايش ها درس ها ثبت نام كرديد نظرتون راجع اونا چيه؟؟؟

  3. سارا درساره می گوید:

    سلام منم فارغ التحصیل هستم اما تمایلی به ادامه تحصیل توی رشته م ندارم.کارم رو کنار گذاشتم که واسه کنکور 94 بخونم اما نه میتونم کلاس برم و نه میدونم از کجا و چجور شروع کنم! بیشتر از یک ماه طول کشید تا تصمیم گرفتم کدوم کتابا رو بخرم…البته دارم زیست و شیمی میخونم و تست میزنم اما دنبال جزوه و سی دی آموزشی خوب هستم.

    • امبر می گوید:

      سلام سارا خانم.بنظر من اگه توانایی مالی دارید،حتما پیش یه مشاور تحصیلی برید و ازش بخواید.من پارسال تاحدودی درس میخودم.درسمم خوب بود.ولی یک ماه مونده به کنکور تازه فهمیدم که روش خوندنم اشتباه بوده.واسه همین رفتم پیش یه مشاور.مشاورم به مدت یک ماه منو واسم برنامه ریزی میکرد.بعدشم تو کنکور رتبم شد8851.مطمئنم اگه مشاوره نمیرفتم بدتر از این میشدم.الانم شما وقت داری،فقط نیاز به کسی داری که یه خط فکری درست و پر بازده رو بهتون نشون بده.شما الان باید بدونید که کجاهارو کم بخونید و کجاهارو بیشتر.اصلا ناامید نباشید.شرایطتتون که از من بدتر نبوده که.من فقط مشکل درسی نداشتم که الان اینجا جاش نیست.فقط و فقط همه چی رو بخدا بسپارید و بخودش توکل کنید.الکی نمیخوام حرفای حکیمانه بزنم.ولی من خودم توی اون یک ماه همه چی رو به خدا سپردم و نتیجشو به بهترین وجه دیدم.شما اینکارو بکن،حتما نتیجشو میبینی.ولی اگه اصلا برای امسال آماده نیستید،لااقل درسا رو دائم مرور کنید.وگرنه دیگه خیلی سخت راه میوفتید.
      امیدوارم بهترین نتیجه ها برای شما و نیلوفر خانم و بقیه ی دوستان کنکوری رقم بخوره.چون شما لایق بهترین هستید.
      شرمنده خیلی شد.سرتونو درد آوردم.

  4. nilofar می گوید:

    سلام اقا امير نه اردوي نوروزي كه مدرسمون گذاشته اونم اجباري ولي عمايش ها كه معلما ميزارنو درس ها رو جنع بندي ميكنن رو ميگم

    • امبر می گوید:

      سلام نیلوفر خانم.بنظر من اگه وقتشو دارید و برنامتون خیلی فشرده نیست،برید.اگه توی درسی که همایش گذاشتن مشکل دارید،بنظرمن حتما شرکت کنید.ولی اگه درسو کامل بلدید،اگر هم نرید مشکلی پیش نمیاد.ولی اگرم رفتید ضرری نکردید.چون امکان داره مطالب کتاب رو جوری بیان بکنن که دید شما رو نسبت درس و تستایی که قراره ازش بیاد تغییر بده.درضمن یه مرور دوباره ای هم میکنید و اینکه ذهنتون یه نظم و سروسامانی میگیره. مثلا الان که برامون همایش شیمی2و3 گذاشتن،من به این همایش اصلا نیاز ندارم.آخه از روی مبتکران کار کردم و تقریبا میتونم بگم که مطالبشو فول فولم.البته بغیر از استوکیومتری که دستم هنوز راه نیوفتاده.ولی اگه فیزیک پایه پیش بزارن با سر میرم.مخصوصا بخاطر حرکت شناسی و دینامیکش.نیلوفر خانم ببخشید خیلی شد.من کلا همه چی رو با جزئیات و مثال میگم.
      راستی شما گفتید مدرسه تون اردوی نوروزی گذاشته.شما شرکت میکنید؟

      • nilofar می گوید:

        سلااام واقعا مرسي اقا امير
        اره چون كه اولا اجباريه دوما چون تو عيد ه بخوام بمونم خونه هعي مهمون و مهموني رفتن و غير اينكه وقت ميگيره بعضي از افراد فاميلم هعي استرس ميدن كه اره نميدونم ببينيم كنكورو چه كار ميكنيو واينا بيشتر اعصابم رو خورد ميكنن واسه همين مدرسه باشم بهتره من دبيرستان علامه طباطبايي ميرم معلمامون با اينكه خوبن ولي من همايش شيمي و ادبيات و هندسه گسسته و ديني رو ثبت نام كردم ديگه دارم هر كاري از دستم بر مياد ميكنم كه به اون چيزي كه ميخوام برسم

        • امبر می گوید:

          سلام نیلوفر خانم.منم با شما موافقم.مخصوصا اینکه فامیلای ما خیلی حسودن و منتظرن ببینن که من چیکار میکنم.آخه بچه های خودشون به جایی نرسیدن.من پارسال به همه گفته بودم حتما پزشکی قبولم(خیر سرم!).ولی خداییش من گل سرسبد کلاس بودم.چه درسی چه اخلاقی.واسه همین خیلی از دوستان و فامیلا میخواستن که روحیه ی منو خراب کنن.هرچند من خیلی واسه کنکور نخوندم ولی همون قدری هم که خوندم،تو چشم خیلیا مثل خار بود و طاقت دیدن موفقیتم رو نداشتن.یه حدیث از یکی از معصومین هست ولی دقیق یادم نیست.ولی مضمونش اینه که تا کاری رو کامل انجام ندادی،به کسی نگو.الانم که دارم واسه کنکور93 میخونم فقط پدر مادرم و خالم میدونن.همه فکر میکنن که من دارم دانشگاه پیام نور رشته مدیرت بازرگانی میخونم.درسته،این رشته رو ثبت نام کردم،ولی مرخصی گرفتم و دارم واسه کنکور میخونم.
          ای بابا چقدر زیاد شد.
          ولی درمورد اردوی نوروزی،مشاورم میگه که هفته ی اولش خوبه.ولی بعدش بچه ها با هم رفیق میشن و درسشون مختل میشه.حالا من نمیدونم برم و از دست فامیل راحت شم یا نرم و باهاشون کنار بیام.
          راستی دبیرستان علامه طباطبایی تهران منظورتونه؟آخه تو اصفهانم،شهر ما،یه دونه دبیرستان دخترانه علامه طباطبایی هست.راستی منم دبیرستان صائب درس میخونم.یا بهتره بگم میخوندم.

          • nilofar می گوید:

            اها كه اينطور خوش به حالتون چه خوبه كه فاميل نميدونن من از طرف مامان بابام هيچ استرسي ندارم اونا ميگن تلاش مهمه نتيجه مهم نيست تو تلاشتو بكن هر چي خدا خواست همون ميشه ولي فاميل اينطوري نيستن نشستن تا من كنكور رتبم خوب نشه نيش و كنايه هارو شروع كنن راستي بابت اردوي نوروزي يه جايي برو كه ناظراي خوبي داشته باشه ما چون تو مدرسمونه خب همه همرو ميشناسيم اما هر كي تو تايم مطالعاتي بخواد حرف بزنه و شيطنت كنه اخراج ميشه و پولش هم برگردونده نميشه مثه دي ماه كه اردو داشتيم و پنج نفر اخراج شدن به نظر منم اردو بري بهتره شرايط خوندن اونجا و جوش خيلي بهتره
            دبيرستان هم بله تو تهران منظورم بود

  5. امبر می گوید:

    ایشالا همه ی دوستان کنکوری،همسن طور شما نیلوفر خانم،به اون هدفی که دوست دارید و همین طور یه مصلحت شماست،برسید.
    راستی نیلوفر خانم،تحلیل آزمون فراموش نشه.من الان وقت استراحتمه تا آخر شب.تونستم آزمونو تحلیل میکنم.
    نیلوفر خانم یه سوالی ازتون داشتم.این طور که از تراز و آزمونا پیادس،سطح من با شما تقریبا در یه حده.خواستم ببینم شما روزانه،وقتایی که مدرسه نمیرید،چند ساعت درس میخونید؟برنامه ریزی تون چطوریه؟

  6. nilofar می گوید:

    سلام اقا امير من روزايي كه مدرسه ميرم در كمترين صورت سه ساعت و بيشترين صورت پنج شيش ساعت
    روزايي هم كه مدرسه نميرم بستگي به روحيه ام داره من فقط پنج شنبه جمعه ها كلاس نميرم كه اگه خسته باشم و برم بيرون همون شيش ساعت ميشه و اگه نرم بيرون حدوده ده ساعت بعده قلم چي ها هم كه اينقد اعصابم بهم ريختس عملا هيچ كاري نميتونم بكنم شما چي؟

    • امبر می گوید:

      سلام نیلوفر خانم.من چون که فارغ التحصیلم،بیشتر وقتمو توی خونم.بغیر از وقتایی که یه سری اتفاقای پیش بینی نشده رخ میده.من درروز حداقل9وحداکثر13 ساعت میخونم.جدیداً هم یه کم وسواس درسیم درمورد یه سری درسا مثل شیمی و زیست خیلی شده.یعنی اگه یه مبحث واسه خوندن 4ساعت نیاز داشته باشه،من7ساعت از برناممو بهش اختصاص میدم.فکر کردم کار درستی نباشه.این هفته هم دارم یه سری تغییرات ایحاد میکنم تا ببینم تغییری در ترازم ایجاد میشه یا نه.
      راستی نیلوفر خانم نگفتید روش خوندنتون و برنامه ریزی تون چیه؟

  7. امبر می گوید:

    سلام آقای دکتر کاویانی.بنده بانظرتون یه جورایی موافقم.بنظرمن اگه تو مکتبستان قسمتی با مضمون بحث آزاد که در اونجا بچه ها بیان و به دور از افراط و تفریط با هم صحبت و تبادل نظر و همراهی داشته باشن.بنظرمن این طوری بچه های کنکوری بتونن از تجربیات همدیگه استفاده کنن و یا درمواردی که بچه ها نیاز به کمک و انگیزه دارن،اینجابیان و با کمک بچه ها و شما دوباره به مسیر برگردن.فقط بشرط اینکه بحث از اعتدال خارج نشه و به انحراف کشیده نشه.
    آقای دکتر،نظرتون راجع به نظرم چیه؟نیلوفر خانم؟سارا خانم؟شما نظرتون چیه؟

    • دکتر علی کاویانی می گوید:

      سلام
      کاملا منطقی و درسته
      ولی خب متاسفانه ما این کار رو کردیم و بعضیا حرف های نادرستی مینوشتند و به ناچار ورش داشتیم…

      • امبر می گوید:

        سلام آقای دکتر.بنظرمن اگه همون اول کار اتمام حجت بشه و بچه ها با اهداف راه اندازی این بخش،آشنا بشن،کمتر کسی میاد اینکارو بکنه و اختلال ایجاد کنه.تیم نظارت سایت هم اگه دید کامنتی ازنظراخلاقی مورد داره ثبتش نکنه.یا برخوردهای شدیدتر.یا اصلا برای قسمت ارسال کامنت،علاوه بر اسم،ایمیل و سایت،یه قسمت دیگه تحت عنوان نوع عضویت که تعیین میکنه اون شخص عضو مکتبستانه یا نه.بطوری که اگه کسی بخواد قسمت بحث آزاد مکتبستان بشه،باید اول ثبت نام کنه.اینطوری نظارت هم راحت تره.نظرتون چیه؟نیلوفر خانم؟سارا خانم؟ثظر شما چیه؟

  8. امبر می گوید:

    نمیدونم قضیه چیه.من اینقدر مینویسم،ولی ثبت نمیشه.خواهشا بقیه نظراتم رو هم ثبت کنید.لطفا.

  9. Diana می گوید:

    سلام بچه ها من هنوز شروع نکردم حیلی جدی واس کنکور بخونم ولی دس پا شکسته یچیزایی خوندم اعتماد ب نفسم پایینه ولی میدونم تواناییشو دارم ب چیزی ک میخوام برسم ولی اعتماد ب نفسم کم شده حس میکنم عقب افتادم و نمیشه کاری کرد درضمن پشت کنکوریم کمکم کنین لطفا ????

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره تلفنی رایگان، کافیست فرم زیر را پر کنید 

محصولات مکتبستان
دریافت لینک دانلود