«زندگی مسئلهی تصمیمهاست و هر تصمیمی که میگیرید شما را شکل میدهد.»
جان ماکسول
میتوان گفت دو چیز هستند که ما انتخابشان نمیکنیم، یکی تولد و یکی مرگمان. در باقی موارد خودمان تصمیم میگیریم و خودمان آیندهی خود را شکل میدهیم. یکی از مهمترین انتخابهایی که اکثر ماها در دوران دبیرستان انجام میدهیم این است که در کدام رشته تحصیل کنیم؟ ریاضی؟ تجربی؟ انسانی؟ کار و دانش؟ و یا اصلاً کنکور ریاضی یا کنکور تجربی؟ به دلیل اینکه کنکور انسانی در مطالب دیگر مورد بررسی قرار میگیرد در این مطلب تنها به بررسی کنکور ریاضی و تجربی خواهیم پرداخت.
کنکور تجربی یا ریاضی؟
میتوانید، فارغ از رشتهی تحصیلی، در یکی از کنکورهای تجربی، ریاضی یا انسانی شرکت کنید ولی میتوانید فقط یکی را انتخاب کنید. مشکلی که اکنون وجود دارد این است که عدهی زیادی خواستار شرکت در رشتهی تجربی هستند و نمیخواهند در ریاضی بمانند. دلیلشان هم این است که ریاضی کار ندارد و تجربی است که کار دارد. دانش آموزان می گویند نمیخواهند در آینده بیکار باشند و به قول خودشان مگسهای خانه را بکشند.
جاذبهی رشتهی تجربی به خاطر پزشکی، دندانپزشکی و یا زیرگروه ۱ و ۲ آن است که امروزه بازار کار خوبی دارند. نگرانی بچههای رشتهی ریاضی فیزیک این است که بعد از دانشگاه بیکار نباشند. در این مطلب قرار نیست بگوییم ریاضی بد است، تجربی خوب است و یا بالعکس. میخواهیم هر دو رشته و چند نکته برای انتخاب کنکور تجربی یا کنکور ریاضی معرفی کنیم.
تقاص عدم پیروی از دلتان این است که باقی عمر را با این آرزو سپری کنید که کاش این کار را میکردید.
اولین موردی که باید دقت کنید این است که چرا میخواهید کنکور ریاضی یا تجربی را انتخاب کنید؟ آیا تصمیمتان از شرایط کنونی و حرف چند نفر غیر وارد تأثیر گرفته یا نه واقعاً دلتان میخواهد همان مسیری که انتخاب کردهاید را بروید.
کدام پول ساز تر است؟
دوستی به من حرف جالبی زد. گفت: «ایلان ماسک و جف بزوس هیچکدوم به دنبال پول درآوردن نبودن، اونها میخواستن دنبال علاقه شون برن، سرویسی که برای بقیه ارزشمنده ولی موجود نیست رو ارائه کنن. علاقهی اون ها براشون ثروت به ارمغان آورد نه به دنبال پول گشتن.»
رشتهی تجربی بازار کار بسیار بهتری دارد اما این بازار کار در ۱۰ سال آینده باز هم به همین صورت خواهد بود؟ رشتهی ریاضی بازار کار بدی دارد اما در ۱۰ سال آینده هم همینطور باقی خواهد ماند؟ کسی نمیتواند بگوید. اینجاست که دنبال دلتان رفتن خیلی مهم میشود.
شخصی به رشتهی مهندسی میرود، سالها و سالها کار میکند. درآمد بالایی دارد. به سن هفتاد سالگی میرسد و به عقب نگاه میکند، از زندگیش راضی نیست با خود میگوید: «چرا من اینجام؟ من که دلم نمیخواست اینطوری زندگی کنم. کاش…»
مهارت محوری؟
با شرایطی که در جامعه به وجود آمده، کسب مشاغل بیشتر مهارت محور شده و از مدرک گرایی خارج شده. پزشکهای متخصص مسلماً در کل درآمد زیادی دارند اما مهندسی که کارش را نسبتاً خوب انجام میدهد نسبت به پزشک متخصصی که کارش را بلد نیست، باز هم درآمد پایینتری دارد؟
به دلیل اینکه در رشتهی تجربی، افرادی که وارد رشتهی پزشکی میشوند در طول تحصیل خود در بیمارستانها و فضای عملی شغل آینده خود فعالیت میکنند مهارتهای عملی را فرا میگیرند. به همین دلیل است که میتوانند راحتتر وارد بازار کار شوند. این هم بماند که در فضای کاری خطرناک فعالیت میکنند و ممکن است آلوده به بیماریهای عفونی شوند. هدف این نیست که بگوییم پزشکی بد است، فقط اگر علاقه دارید به سمت آن بروید.
این مورد را هم دقت کنید که اگر میخواهید در کنکور تجربی شرکت کرده و در رشتهی پزشکی قبول شوید باید به همان اندازه هم تلاش کنید و مطالعه داشته باشید.
تصور افرادی که در کنکور ریاضی فیزیک شرکت میکنند هم در بیشتر مواقع این است که استخدام شرکتی شوند، پشت میز بنشینند و امضا کنند آخر ماه هم حقوق آنچنانی دریافت کنند.
شغل موجود است اما مهارت محوری اصل شده است. کسانی که در کاری مهارت دارند موقعیتهای شغلی را میگیرند و کسانی که مهارتی در رشتهی خود ندارند بیکارند. رشتههای ریاضی بهصورت کلی چندان با فضای عملی در ارتباط نیستند و یکی از دلایلی که افراد محصل در آن بی مهارت هستند همین است. اما کسی که مهارت داشته باشد، روی زمین نخواهد ماند.
به دنبال خواستهی قلبیتان بروید و نترسید!
دوستی داشتم که در رشتهی ریاضی فیزیک تحصیل میکرد. سال ۱۳۹۲ بود و همهمهای شده بود که کنکور ریاضی تباه است و آیندهای نخواهد داشت. این دوست من تحت تأثیر صحبتهای چند نفر قرار گرفت، پس از آن مطالعه نکرد. کنکور تجربی داد در جایی قبول نشد و سال بعد هم دوباره کنکور ریاضی داد. در رشتهی معلمی ابتدایی قبول شد و اکنون در حال تحصیل است.
نمیگویم رشتهی معلم ابتدایی بد است اما خیلی با علاقهی دوست من فاصله دارد. شخص دیگری که همکلاسی این دوستم بود هم ابتدا تحت تأثیر صحبتهای دیگران قرار گرفت اما پس از چند هفته ناامید نشد. درس خواندن خود را کمتر که نه بلکه بیشتر هم کرد. رتبهی خوبی آورد، در رشتهی کشتیرانی قبول شد. همان سال اول در آزمونی شرکت کرد و بورسیه شد. تمام مدت زمان تحصیلش خوشحال بود، با بورسیه شدن هم دیگر خیالش از بابت استخدام راضی بود و اکنون که سر کار کشتیرانی است کاملاً راضی است و مشکلی ندارد اما دوست اول که گفتم درست است که معلم است اما از کارش راضی نیست چرا که مرتبط به علاقهاش نیست.
مهم «علاقه» است. همینکه بعداً پشت سر خود را نگاه کنید و از انتخاب خود راضی باشید خودش یک دنیا میارزد.
باز هم دو دوست دیگرم را مثال میزنم. هردو در رشتهی مهندسی کامپیوتر گرایش نرم افزار تحصیل میکنند. یکی از آنها به رشتهاش علاقه دارد. از همان اول مهارتهای برنامه نویسی و ساخت اپلیکیشن را فراگرفت. هر سوالی که درمورد رشتهاش از او بپرسی جواب میدهد. با پشتکارش به گونهای عمل کرد که از ترم ۵ دانشگاه، نیازی به کمک مالی از والدینش ندارد و اگر پس از دانشگاه استخدام نشد هیچ مشکلی ندارد چرا که همین الان از سفارشات ساخت اپلیکیشن و سایر کارهای فنی به اندازهی کافی درآمد دارد.
دوست دیگرم از همان ابتدا هم به خاطر کم بودن مطالعهاش نتوانست در رشتهای که میخواست قبول شود و مجبور شد رشتهی مهندسی کامپیوتر را انتخاب کند. خودش را باخت. چند ترم پشت سر هم مشروط شد و اکنون به سختی واحدهایش در دانشگاه را پاس میکند. هنوز وابسته به والدینش است و معلوم نیست بعد از دانشگاهی که با کلی تأخیر تمام خواهد کرد چه میکند.
پس به یاد داشته باشید، مهم «علاقه» و «مهارت» است. تصمیم با شماست که کنکور تجربی یا کنکور ریاضی را انتخاب کنید. هرکدام را که انتخاب کردید به همان اندازه هم تلاش کنید. ما حاضریم در راهتان به سمت موفقیت کمکتان کنیم، به ما اعتماد کنید.
دانلود جزوه کنکور برای همه دروس
برای دانلود جزوات سایر دروس روی جزوه کنکور کلیک کنید